لذت موسیقی اصیل ایرانی را با اشتیاق دل پذیرا باشید

هم انديشي هزاره سرايش شاهنامه با کنسرت شهرام ناظري
تاریخ : دو شنبه 30 آبان 1390

هم انديشي هزارمين سال سرايش شاهنامه (مسيحاي پارسي) با حضور شاهنامه پژوهاني از ايران و تاجيکستان همراه با کنسرت شهرام ناظري توسط سازمان دانشجويان جهاددانشگاهي برگزار مي شود.  به گزارش ايسنا، در اين مراسم که از ساعت 15 تا 18 عصر امروز در تالار فردوسي دانشگاه تهران برگزار مي شود، دکتر رضا خاک راه اف، مسوول بخش طبع و نشر آکادمي ملي تاجيکستان، و دکتر محمود اميدسالار، از شاهنامه پژوهان کشورمان، سخنراني خواهند کرد.  برگزاري کنسرت موسيقي با حضور شهرام ناظري و اجراي قطعه «درفش کاوياني» به همراه گروه فردوسي و آيين نقالي و شاهنامه خواني از ديگر برنامه هاي پيش بيني شده در اين هم انديشي است.  بنابر اعلام، هم انديشي هزارمين سال سرايش شاهنامه «مسيحاي پارسي» با هدف ترغيب دانشجويان به مطالعه اثر ماندگار حکيم ابوالقاسم فردوسي و آشنايي با شاهنامه به عنوان سرچشمه غني هويت اسلامي  ايراني و آسيب شناسي کم توجهي به متون کهن ادب فارسي برگزار مي شود.  همچنين در راستاي آيين گرامي داشت هزارمين سال سرايش «شاهنامه» صبح روز دوشنبه، دانشجويان دانشگاه هاي تهران از نسخه اصلي «شاهنامه»ي بايسنقري در کاخ موزه گلستان به صورت رايگان ديدن مي کنند.  اين مراسم با همکاري دبيرخانه نکوداشت مفاخر ايران زمين، موسسه مالي و اعتباري فردوسي، مرکز گسترش زبان و ادبيات فارسي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي، سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري و مجموعه فرهنگي تاريخي کاخ گلستان برگزار مي شود.



:: موضوعات مرتبط: شهرام ناظری، خبرنامه، ،

همنوازان حصار، موسیقی ایرانی و فلامینکو را در هم آمیختند
تاریخ : یک شنبه 29 آبان 1390

کنسرت همایون شجریان و همنوازان حصار به آهنگسازی علی قمصری شامگاه 26 آبان ماه در تالار وحدت برگزار شد و کوشید تا با درآمیختن موسیقی ایرانی و فلامینکو و تکیه بر حفظ اصالت ها، راه‌های تازه‌ای را تجربه کند.
‎به گزارش روابط عمومی شرکت فرهنگی و هنری دل آواز ،گروه«همایون شجریان و همنوازان حصار» کوشید  تا در کنسرت جدید خود با حفظ اصالت های موسیقی سنتی، راه‌های تازه‌ای را تجربه کند. در این اجرا سازهای ایرانی همچون، کمانچه، تار و تنبک در کنار گیتار فلامینکو و سازهای ویولا، ویولنسل قرار گرفت. تلفیق این دو گونه از موسیقی، تجربه متفاوتی برای گروه همنوازان حصار و علاقه‌مندان این گروه موسیقی بود.
‎این اجرا، رپرتوار جدیدی از گروه همنوازان حصار را دربرمی‌گرفت که با ساز و آواز در «راست پنچگاه بیات اصفهان» براساس کلام حافظ، سعدی، شفیعی کدکنی توسط آواز همایون شجریان آغاز شد.
‎تصنیف «چه آتشها»،  آغازگر همنوازی گروه بود. مقدمه و آواز بیات ترک(شعر عماد خراسانی)، تصنیف بزم تو«شوشتری»(کلام سایه)، تکنوازی تار«شوشتری، بیداد»، تصنیف نه گریه ای، نه خنده ای«بیداد»(کلام علی غضنفری)، ساز و آواز دلم دیوانه شد«بیات اصفهان»(کلام عماد خراسانی)، آواز گناه عشق«بیداد»(کلام سعدی)، قطعه راهها«شوشتری»(بدون کلام)، مقدمه تصنیف «دشتی»(بدون کلام)، تصنیف دل افروزتر از صبح«شور»(کلام فریدون مشیری)، مقدمه تصنیف«بیات اصفهان»(بدون کلام)، تصنیف یاران موافق«بیات اصفهان»(کلام خیام)، تصنیف شرم و شوق«بیات اصفهان»(کلام سایه) قطعات دیگری بودند که در این کنسرت به اجرا درآمدند.
‎همایون شجریان(خواننده)، علی قمصری(آهنگساز و سرپرست گروه)، نگار خارکن(نوازنده کمانچه)، لعیا اعتمادی(نوازنده ویولا)، آتنا اشتیاقی(نوازنده ویولنسل)، مصباح قمصری(نوازنده بم کمان)، بهرام آقا خان(نوازنده گیتار)، حسین رضایی نیا(نوازنده دف و دایره)، همایون نصیری(نوازنده دمام و سازهای کوبه ای)، آیین مشکاتیان(نوازنده تمبک) اعضای گروه همایون شجریان و همنوازان حصار را تشکیل می‌دادند.

‎کنسرت همنوازان حصار به مدت پنج شب  از ۲۵ تا ۲۷ و ۲۹ و ۳۰ آبان ماه در تالار وحدت برگزار می‌شود؛ همچنین به دلیل استقبال مخاطبان این کنسرت در روزهای 29 و 30 در دو سانس 18 و 21 به اجرا در می‌آید. تصاویر انتخابی را می توانید در
گالری عکس ها مشاهده نمایید



:: موضوعات مرتبط: همایون شجریان، علی قمصری، خبرنامه، ،

يادي از رهي معيري در سالگرد درگذشتش
تاریخ : چهار شنبه 25 آبان 1390


ديروز (سه شنبه، بيست وچهارم آبان ماه) سال روز درگذشت رهي معيري بود.  به گزارش ايسنا، «کليات اشعار» اين شاعر به تازگي از سوي انتشارات «نگاه» به چاپ سوم رسيده است.  محمدحسن معيري با تخلص «رهي» دهم ارديبهشت ماه سال 1288 خورشيدي در تهران متولد شد. پس از پايان تحصيلات، به کارهاي دولتي وارد شد. از آغاز جواني به سرودن شعر پرداخت. علاوه بر غزل و ديگر انواع شعر، يکي از ترانه سرايان معروف معاصر است که در نقاشي و موسيقي نيز دستي داشت.  از آثار او به «سايه  عمر»، «آزاده» و «گل هاي جاويدان» مي توان اشاره کرد.  آثار سياسي، فکاهي و انتقادي رهي با نام هاي مستعار «شاه پريون»، «زاغچه»، «حقگو» و «گوشه گير» در روزنامه  «باباشمل» و مجله «تهران مصور» چاپ مي شدند.  رهي علاوه بر شاعري، در ساختن تصنيف نيز مهارت کامل داشت. خزان عشق، نواي ني، به کنارم بنشين، کاروان و شب جدايي از ترانه هاي مشهور او هستند.  اين شاعر و ترانه سراي معاصر بيست وچهارم آبان ماه سال 1347 در اثر بيماري سرطان درگذشت و در گورستان ظهيرالدوله در تجريش به خاک سپرده شد.

 


 

بیوگرافی در ادامه مطلب

 



:: موضوعات مرتبط: ، خبرنامه، ،

ادامه مطلب
محسن كرامتي دوباره مي‌خواند
تاریخ : دو شنبه 23 آبان 1390


صداي مخملين و دلنشين محسن كرامتي، اين بار به صورت زنده، در گوش مخاطبان موسيقي ايراني خواهد نشست.
به گزارش ، محسن كرامتي از خوانندگان پیشکسوت 3 و 4 آذرماه پس از شش سال دوري از صحنه، دوباره و اين بار با گروه موسيقي صنم در تالار سوره حوزه هنري كنسرت خواهد داد. اين كنسرت دو بخش دارد؛ بخش اول به موسيقي‌سازي اختصاص خواهد داشت و در آن آثار ضربي حسام اينانلو نوازنده كمانچه در آواز افشاري و با همراهي اميرعباس ستايشگر (سه‌تار) بامداد ملكي (تنبك) و آرش ياري (كوبه‌اي) اجرا مي‌شود. در بخش دوم، گروه صنم به همراه محسن كرامتي روي صحنه مي‌آيد و چهار تصنيف با اشعاري از شفيعي‌كدكني و افشين يداللهي در دستگاه شور و آواز اصفهان اجرا مي‌كند. آهنگسازي اين قطعات را ستايشگر و اينانلو برعهده دارند. پس از ايام محرم و صفر نيز آلبوم اين كنسرت توسط مؤسسه رهگذر هفت ‌اقليم منتشر خواهد شد.



:: موضوعات مرتبط: محسن کرامتی، خبرنامه، ،

حسين عليزاده: رديف، سرمايه نوازنده است
تاریخ : دو شنبه 23 آبان 1390

دومين نشست نقد و بررسي آثار حسين عليزاده ـ نوازنده معاصر ـ با حضور هومان اسعدي و ابوالحسن مختاباد برگزار شد. حسين عليزاده با پاسخ به سوالي مبني بر شكستن قواعد رديف، سخنان خود را آغاز كرد. اين آهنگساز معتقد است: رديف سرمايه يك نوازنده است كه اگر به آن مسلط باشد، مي‌تواند از نظر مادي و معنوي يك عمر تامين باشد و شاگردان زيادي تربيت كند. عليزاده همچنين بيان كرد: در گذشته هر كدام از استادان موسيقي فكر مي‌كردند اين سرمايه متعلق به خودشان است و از اين راه زندگي مي‌كردند، اما متاسفانه در ساز و آواز عده‌اي غم كاذب وجود دارد، اما برعكس بعضي‌ها طوري ساز مي‌زنند كه هنگام نواختن‌شان احساس زندگي مي‌كنيد. بنده هم سليقه‌ام اين‌گونه بوده كه رديف را اينچنين بنوازم و هر انتقادي را هم مي‌پذيرم، چراكه من از نظر مضمون به رديف وفادار بودم. بايد شيفته حس آنها شويد نه اينكه از آنها تقليد كنيد. بعضي وقت‌ها خود شاگرد به استاد حس منتقل مي‌كند. تكنيك در نوازندگي چيزي است كه بايد تا 20 سالگي آن را به دست آوريد. در ادامه مراسم بعد از پخش بخشي از بداهه‌نوازي‌هاي حسين عليزاده، اين هنرمند بيان كرد: زماني اثري به وجود مي‌آيد كه ديگر نه تو، هماني و نه ديگر اثر مال توست. گاهي اتفاقاتي در ذهن، دست و قلب آدمي مي‌افتند كه ديگر دست من نيست و گويي مشترك است، يعني قطعه متعلق به همه است. گاهي لازم نيست، نقاش، تابلو را كامل بكشد، چراكه مي‌تواند با دو خط مفهومش را برساند و حرفش را بزند. هميشه برايم سخت است كه وقتي مي‌خواهم به صحنه بروم چيزي را از قبل با خودم قرار گذاشته باشم. دوست دارم خود را رها كنم و خيلي در قيد و بند اين نيستم كه شنونده لذت ببرد يا نبرد. البته بيشتر اين تجربه‌ها را در خارج از ايران مي‌كنم، چون در ايران تعصب زياد است. اين آهنگساز افزود: هر مقوله را بايد شناخت و زماني كه بشناسي مي‌داني كجا بايد از آن استفاده و كجا آن را كنار بگذاري.



:: موضوعات مرتبط: حسین علیزاده، خبرنامه، ،

استاد حسین دهلوی در بیمارستان
تاریخ : شنبه 21 آبان 1390

حسين دهلوي اين روزها در بيمارستان بستري است. وقتي به ديدارش رفتيم، چشمانش بسته بود و توان حرف زدن نداشت.  سلام مان را با لبخندي کوتاه پاسخ داد و دوباره چشمانش را بست. به گزارش ايسنا، حسين دهلوي -آهنگساز پيشکسوت و پايه گذار ارکستر مضرابي - 17 آبان ماه به دليل نداشتن تعادل جسمي و کهولت سن در بخش آي سي يو بيمارستان سجاد بستري و  روز گذشته - 19 آبان ماه - به بخش عمومي منتقل شد. همسر اين هنرمند پيشکسوت درباره وضعيت او به خبرنگار ايسنا، گفت: استاد دهلوي با يک اختلال حافظه مواجه شده; اما مطمئن ام که به زودي بهبود مي يابد. او ادامه داد: ايشان چند روز پيش سکته مغزي را پشت سر گذاشت و در بخش آي سي يو بستري شد; اما در حال حاضر، او را به بخش عمومي منتقل کرده اند. همسر دهلوي دليل بيماري اين هنرمند را بالا بودن سن او دانست و افزود: وقتي شرايط موسيقي نامساعد باشد، بر هنرمندان هم تاثير مي گذارد.  او اضافه کرد:  بيش از 15 سال است که همسرم ديگر نه قطعه موسيقي مي نويسند و نه ارکستري را رهبري مي کند، تنها تا دو سال پيش در دانشگا ه هاي موسيقي تدريس مي کرد. اين در حالي است که آثار جاودانه اي در موسيقي خلق کرده و اولين ارکستر مضرابي را تشکيل داد که مي توانست معرف موسيقي ايران به موسيقي دوستان باشد; اما به دليل نبود حمايت، آن هم تعطيل شد.



:: موضوعات مرتبط: خبرنامه، ،

خاطرات فريدون حافظي از فعاليت در برنامه گلها
تاریخ : پنج شنبه 19 آبان 1390

وقتي هنرستان موسيقي ملي اعلام كرد هنرجو مي‌پذيرد، من براي آزمون ورودی به آنجا رفتم. موسي‌خان معروفي، يعني پدر جواد معروفي مسوول آزمون بود. يادم مي‌آيد از او خواستم كه با ساز او بنوازم‌. ابتدا قبول نکرد. بعد با اصرار من ناچار قبول كرد. من ساز موسی‌خان را کوک كردم و يك آهنگ در دستگاه همايون زدم. او هم به استادان ديگري كه آنجا بودند گفتند: اين پسر عالي مي‌نوازد. اصلا نيازي نيست به هنرستان بيايد. بهتر است برود راديو برنامه اجرا كند‌. به اين شكل من در سال 1322 به راديو رفتم و از ساعت 7 شب تا 7 صبح در راديو تكنوازي مي‌كردم. مرحوم پيرنيا مسووليت يك برنامه هنري در راديو را بر عهده داشت، چيزي شبيه حافظ‌خواني‌. من آنجا با او آشنا شدم. شعرهايي توسط گويندگان راديو خوانده مي‌شد و من هم تار مي‌زدم‌. برنامه «گلها» در ابتدا به اين شكل وجود نداشت. يعني اصلا گلها نبود. من با مرحوم پيرنيا دوست بودم. ما يك برنامه حافظ‌خواني داشتيم كه شاعرها مي‌آمدند و گوينده‌هاي راديو اشعار آنان را به صورت دكلمه مي‌خواندند. بعضي اوقات هم كه صداي شاعر خوب بود خودش اشعار را مي‌خواند. مثل مرحوم عماد خراساني كه شعر
گرچه مستيم و خرابيم چو شب‌هاي دگر
بازكن ساقي مجلس سر ميناي دگر
امشبي را كه در آنيم، غنيمت شمريم
شايد ای دوست نرسيديم به فرداي دگر
مست مستم مشكن قدر خود اي پنجه غم
من به ميخانه‌ام امشب تو برو جاي دگر
و يكي ديگر از اشعارشان را در دستگاه سه‌گاه خواندند و من تار زدم.
تا اينكه يك روز مرحوم داوود پيرنيا چندنفر از استادان موسيقي را دعوت كرد. مثل آقاي عبادي، پرويز ياحقي، بديعي، تجويدي، ورزنده، مرتضي خان محجوبي و غيره... استادان آمدند و شروع كردند در حدود نيم‌ساعت برنامه اجرا كردند. من ديگر آن روز ساز نزدم يعني فكر مي‌كردم اين توهين به آنهاست.
خلاصه و به همين ترتيب، مرحوم پيرنيا به آنها گفتند كه چندنفر، چند نفر با هم ساز بزنند‌. كم‌كم تجزيه شدند. مثلا تار و ويلن با هم و يا سنتور و ضرب با هم. با اشعاري از آقاي رهي معيري و گويندگاني كه صداي خيلي خوبي داشتند. مثل آذر پژوهش، خانم روشنك و آقاي روحاني اشعار را دکلمه می‌کردند.
تا اينكه من براي مدتي از ايران رفتم‌.وقتي برگشتم برنامه گلها خيلي خوب شده بود. همان زمان من هم چند آهنگ ساختم كه خوانندگان مختلفي آنها را اجرا كردند مثل اسير غم‌ها، با شعر خانم ميرافشار. همين امشب با شعر آقاي معيني كرمانشاهي. تو اي ز گل تازه‌تر، شعر آقاي بيژن ترقي.
كه اين آهنگ را آقاي غلامحسين اشرفي كه نابيناست، دوباره آن را با اركستر اجرا كرد‌.
يك آهنگ ديگر هم بود به نام رقص گيسو كه آن را هم جديدا آقاي سالار عقيلي با اركستر آقاي فخرالديني اجرا كرد.
من آن‌زمان چون حقوق خوانده بودم در دادگستري كار مي‌كردم كه وابسته به وزارت فرهنگ بود و چون بين راديو و وزارت فرهنگ اختلاف وجود داشت، من به صورت پنهاني با راديو همكاري داشتم‌.چند تا آهنگ هم به اسم مرحوم برادرم كيومرث حافظي اجرا كردم كه مسوولان وزارت فرهنگ متوجه همکاری من با راديو نشوند.
مرحوم پيرنيا شب‌ها تا بعد از نيمه‌شب در راديو مي‌ماند. آهنگ‌ها را مي‌شنيد و كار مي‌كرد. ايشان بسيار براي موسيقي زحمت كشيدند. تمام استادان موسيقي را در كنار هم جمع كردند. گلها ديگر اتفاق نمي‌افتد. تقريبا اكثر آن هنرمندان فوت كرده‌اند. جا دارد اسمي از آن هنرمندان ببرم. نوازندگان ويلن صبا، علي تجويدي، بديعي، پرويز ياحقي و همايون خرم بودند‌. نوازندگان سنتور، رضا ورزنده، صارمي، مجيد نجاهي و فضل‌الله توكل بودند. نوازندگان سه‌تار احمد عبادي، ضرب جهانگير ملك، امير ناصر افتتاح و محمود فرهمند بودند. كمانچه استاد بهاري و نوازندگان تار استاد جليل شهناز، فرهنگ شريف و من و بنان، قوامي، اديب خوانساري، گلپا و ايرج از خوانندگان خوب گلها بودند. البته شايد اسم چند نفر هم فراموش كرده‌ام. در حال حاضر شايد دو، سه نفر از آنها در قيد حيات باشند‌. جاي افسوس دارد كه براي همه آنها بايد از واژه‌ مرحوم استفاده كنم. وقتي به ايران برگشتم و پنهاني با گلها همكاري مي‌كردم، چند كار ديگر هم انجام دادم که مرحوم سرهنگ قوامي اجرا کردند با اركستر گلها به رهبري مرحوم خالقي و آقاي معروفي. يادم مي‌آيد يك روز يكي از شعرا به من گفت: شما آهنگ مي‌دهيد، من شعر مي‌گويم، اما به اسم پيرنيا تمام مي‌شود. من به او گفتم: ما بوديم اما گل‌ها نبود‌.موسس گلها داوود پيرنياست كه مي‌نشيند تمام آهنگ‌ها را گوش مي‌دهد و انتخاب مي‌كند و تمام تلاشش را براي شكل‌گيري گلها انجام داده. اگر ما الان در گلها هستيم به خاطر زحماتي است كه داوود پيرنيا كشيده است.
قبل از سال 1323 تكنواز تار من بودم تا اينكه فرهنگ شريف و استاد شهناز را از اصفهان دعوت كردند. البته شريف جوان و كوچك‌تر از جليل شهناز بود اما انصافا بي‌نظير تار مي‌زد.



:: موضوعات مرتبط: فریدون حافظی، خبرنامه، ،

زندگي و خدمات داوود پيرنيا در گفت‌وگو با داريوش پيرنيا
تاریخ : پنج شنبه 19 آبان 1390

 

داريوش پيرنيا فرزند اختر خانم قراگزلو و داوود پيرنيا در شهر تهران به دنيا آمد. او پس از آموختن مراحلي از ادبيات فارسي و بينش ايراني، نزد استادان هموطنش: ميرزا هادي‌خان مميزي، محمدپروين گنابادي، سعيد گودرزنيا، نظام وفا، درويش خوش‌چشم پيرنظر و داوود پيرنيا و طي دوره دبستان در مدارس همايون، شاپور و قائم‌مقام و اتمام دوره متوسطه در دبيرستان بوعلي‌سينا در رشته ادبي براي ادامه تحصيل به آلمان رفت و در سال 1345 خورشيدي، پس از گذراندن 10 نيم‌سال تحصيلي تخصصي در دانشكده فلسفه دانشگاه دولتي لودويگ ماكسيميليان در شهر مونيخ، در رشته علوم سياسي، علوم ارتباطات جمعي و آمريكا‌شناسي تحصيلات دانشگاهي خود را به سرانجام ‌رسانيد. او در زمستان 1345 خورشيدي به ايران مراجعت كرد و همكاري چندين ساله خود را با موسسه مطبوعاتي كيهان ادامه داد و سازمان ملي فيلم كيهان را پايه‌گذاري كرد. در پي تهيه گزارشي مستند از شهرداري‌هاي ايران و شناخت نقاط ضعف و قوت شهرداري‌ها، سرپرستي بخش آموزشي اتحاديه شهرداري‌هاي ايران را بر عهده گرفت. وي هم اكنون ساكن ايالات متحده آمريكاست و در گفت‌وگوي پيش رو به تمامي جنبه‌هاي زندگي پدر خود اشاره كرده است... .

‌آقاي پيرنيا، گفت‌وگو با شما در صفحات پرونده‌اي كه مربوط به موسيقي است طبعا خواننده را به آن سو سوق مي‌دهد كه در اين مجال بيشتر بايد به بحث‌هايي صرفا درباره موسيقي پرداخته شود، اما به نظرم اين گفت‌وگو بيشتر به كار شكافتن تاريخي مي‌آيد از فرهنگ و جامعه ايراني. پدرتان – زنده‌ياد داوود پيرنيا – خود از رجال بنام و صاحب‌منصب دوره‌اي حساس از تاريخ ايران است كه بعدها پايه‌گذار جاودان‌ترين برنامه راديويي در زمينه موسيقي و شعر شد. همين‌طور پدربزرگ‌تان كه از پژوهندگان كاملا شناخته‌شده تاريخ ايران است. بنابراين براي شروع قدري از شرايط تحصيلي پدرتان بگوييد.
پدرم همان‌طور كه رسم خانواده‌هاي قاجار بود تا پنج سالگي در اندروني با سرپرستي مادر خود به فراگيري مقدمات اوليه زبان فارسي مشغول بود و درس و مشق را زير نظر مادر و استادان ايراني چون ميرزا طاهر تنكابني فراگرفت. ميرزا هادي‌خان مميزي سرپرستي «مدرسه سرخانه» پيرنيا را بر عهده داشت و داوود همراه برخي از برادران و فرزندان فاميل به مدرسه سرخانه مي‌رفتند. ميرزا هادي‌خان مميزي تا پايان عمر خود در خانواده پيرنيا سمت مشاور و استاد داشت و مدت قريب شش سال به ساير فرزندان خانواده تاريخ ادبيات فارسي درس مي‌داد. ناگفته نماند كه استادان ديگري نيز در اين كلاس‌هاي سرخانه تدريس مي‌كردند.
‌چه كساني؟ اين درس‌ها بيشتر در چه زمينه‌هايي بودند؟
بگذاريد در پاسخ به اين پرسش‌تان نقل قولي از استاد مميزي را در اين‌باره بيان كنم؛ استاد مميزي در اين‌باره مي‌گويد: «دروس مدرسه خانگي با دقت فراوان مستقيما زير نظر آقا مشيرالدوله و اتابك تحصيلي ميرزا طاهر تنكابني كه در منزل مشيرالدوله به آقاميرزا شهرت داشت و متخصص حكمت قديم بود تنظيم مي‌شد و پدر، مشيرالدوله با نظم و ترتيب خاص خود به چگونگي كار تدريس و تحصيل فرزندان نظارت مي‌كرد و از دوستان خود دعوت مي‌كرد تا براي شاگردان صحبت كنند يا به‌طور منظم در مدرسه درس بدهند. شاگردان آن كلاس‌هاي سرخانه در فراگيري، چندين سال از برنامه رسمي مدارس دولتي جلوتر بودند.»

 

باقی در ادامه مطلب



:: موضوعات مرتبط: خبرنامه، ،

ادامه مطلب
گفت‌وگو با استاد فرهنگ شريف، پيرامون نوازندگي در برنامه گلها
تاریخ : پنج شنبه 19 آبان 1390

 

 

وقتي قرار گفت‌وگو با استاد فرهنگ شريف گذاشته شد با توجه به مشغله‌هاي زياد مجالي را برايمان فراهم كرد كه پاي حرف‌ها و خاطراتش از برنامه گلها بنشينيم. هرچند او نيازي به معرفي ندارد، اما بد نيست بدانيد از چهارسالگي تحت تاثير آموزش موسيقي به وسيله پدرش و نيز رفت و آمد بزرگان موسيقي به منزل آنها خصوصا عبدالحسين خان شهنازي برادر حاج علي اكبرخان شهنازي، موسيقي را فرا گرفت و در 12سالگي نخستين تكنوازي خود را كه به صورت زنده از راديو پخش مي‌شد با موفقيت اجرا كرد. به دنبال اين اجرا اين استاد در اغلب برنامه‌هاي گل‌ها به‌عنوان تكنواز آواز، خوانندگان برنامه را همراهي مي‌كرد. فرهنگ شريف در كارنامه هنري خود با خوانندگاني چون روح‌انگيز، تاج، غلامحسين بنان، شجريان، محمودي خوانساري، ايرج و... همنوازي داشته و در چند فستيوال بين‌المللي از جمله فستيوال موسيقي برلين توانسته است ساز تار را به خوبي به جهانيان بشناساند. فرهنگ شريف چند سالي را در دانشگاه‌هاي مطرح آمريكا به امر آموزش موسيقي مشغول بود. او موفق به دريافت نشان درجه يك هنري معادل دكترا از دست آقاي خاتمي رييس‌جمهور وقت شد.

‌مرحوم پيرنيا در نوروز 1340 برنامه‌اي را كليد زد كه به جرات مي‌توان گفت فصل تازه‌اي را در موسيقي ايراني رقم زد كه به هيچ‌وجه نمي‌توان آن را ناديده گرفت. شما به‌عنوان يكي از نوازنده‌هاي اين برنامه كه البته در جايگاه استادي قرار داريد، رسالت‌تان در اجراي برنامه‌هاي مختلف گلها چه بود؟
در وهله اول بايد بگويم مرحوم پيرنيا قبل از اينكه به راديو بيايند و اين برنامه را شكل دهند، هم پيانو مي‌زدند و هم ويلن. او ذوق و شوق هنري خاصي داشت و هميشه سعي مي‌كرد كساني را انتخاب كند كه جزو بهترين‌هاي آن زمان باشند. اركستر برنامه گلها هم، اركستري بود كه زير نظر زنده‌ياد روح‌الله خالقي و جواد معروفي فعاليت مي‌كرد. نوازنده‌هاي اين اركستر بزرگ يا نوازنده‌هاي فرهنگ و هنر بودند يا نوازنده‌هاي اركسترسمفونيك تهران. عده ديگر هم تك‌نوازاني بودند كه با آوازها همراهي مي‌كردند. چون اصولا رشته تكنوازي نيازمند تجربه و خلاقيت و تبحر است و هر كسي كه ساز مي‌زند نمي‌تواند سوليست باشد. به همين جهت، سوليست‌هاي آن زمان كه در برنامه گلها يا برنامه‌هاي ديگر فعاليت مي‌كردند بايد ويژگي‌هاي خاصي داشتند كه از جمله آن مي‌توان به خلاقيت اشاره كرد. به همين دليل در اين برنامه به اندازه تعداد انگشتان دست سوليست داشتيم. بزرگواران زيادي در گلها ساز مي‌زدند و فن نوازندگي را مي‌دانستند اما كسي كه سولو مي‌نوازد تخصص ديگري دارد جداي از نوازندگي. تا آنجايي كه يادم هست من از برنامه سوم گلها با هنرمندان آن دوره شروع به كار كردم كه هيچ كدام از آنها در قيد حيات نيستند. در اين برنامه من با آقاي تجويدي سولوي برنامه را با آواز اجرا كرديم.
‌شما در چه سالي وارد راديو شديد؟
من در 12- 11 سالگي براي اجراي سولو در راديو امتحان دادم. در آن زمان با برادرم كه از من بزرگ‌تر بود به راديو رفتيم و او به پرويز محمود كه آن زمان رييس اركستر موسيقي كشور و رهبر اركسترسمفونيك بود، گفت اين برادر من است و مي‌خواهد در راديو ساز سولو بزند. قبل از اينكه من شروع به نوازندگي كنم از آنجايي كه كودك بودم آنها با ديد خاصي گفتند: «حالا چه چيزي مي‌خواهد بزند؟» كه البته منظورشان اين بود ايشان كه مي‌خواهند در اين سن در برنامه گلها و برنامه زنده راديو ساز بزنند آيا مي‌توانند؟ و وقتي ديدند خوب ساز مي‌زنم به من اجازه دادند 12 دقيقه در راديو (بيسيم پهلوي) سولو بزنم. اتفاقا اولين ديدار من با زنده‌ياد پرويز ياحقي هم در همان‌جا بود و بعد از آن من و آقاي ياحقي و بيژن ترقي با هم رفاقت عميقي پيدا كرديم...

 

 

باقی در ادامه مطلب

 



:: موضوعات مرتبط: فرهنگ شریف، خبرنامه، ،

ادامه مطلب
خبر از گروههای موسیقی حصار و دوستی
تاریخ : شنبه 14 آبان 1390

 

ساز و آواز شهرام ناظري و حسين عليزاده در هواي پاييزي تهران

کنسرت گروه «دوستي» به سرپرستي حسين عليزاده دومين اجراي خود را در سال جاري با آواز شهرام ناظري در روزهاي 14 و 15 آبان ماه در سالن ميلاد نمايشگاه بين المللي تهران به صحنه مي برد.  به گزارش ايسنا،محمد حسين توتونچيان  مديرعامل موسسه فرهنگي هنري ققنوس  با اعلام اين مطلب گفت: به دليل استقبال غير منتظره از کنسرت مرداد ماه و تقاضاي بيش از اندازه مردم هنر دوست و طرفداران استاد ناظري و استاد عليزاده، پس از مشورت با گروه تصميم به تمديد اين کنسرت در آبان ماه گرفته شد.  به گفته وي; به دليل اينکه سعيد فرج پوري، نوازنده کمانچه در خارج کشور به سر مي برد، تغييرات جزيي در گروه ديده مي شود.  او درباره تغييرات اجراي برنامه گفت: اجراي بخش بداهه نوازي بسته به حال و شرايط استاد ناظري و استاد عليزاده دارد اما بقيه قطعات عينا اجراي قطعات گذشته اين کنسرت است.  در بخش نخست اين کنسرت قطعاتي چون ري را با شعري از نيما يوشيج، آي عشق آي عشق با شعر احمد شاملو، درهواي بي چگونگي ، دو نوازي کمانچه اردشير کامکار و سينا جهان آبادي و تصنيف به شکوفه ها به باران از ساخته هاي زنده ياد پرويز مشکاتيان با شعري از شفيعي کدکني اجرا خواهد شد; در بخش دوم برنامه نيز قطعات مقدمه راست، تصنيف نقاش چين، زنگ شتر، تصنيف صورت گر نقاش بر اساس شعري از مولانا به آهنگسازي شهرام ناظري، ساز و آواز برروي شعري از حافظ، چهارمضراب عاشق کش، تصنيف هاي ساقيا و بيگاه ازساخته هاي حسين عليزاده اجرا مي شود.

 

  همنوازان حصار با همايون شجريان به صحنه مي رود 

گروه «همنوازان حصار» به سرپرستي علي قمصري با همراهي همايون شجريان، پنج شب در تالار وحدت به صحنه مي روند.   به گزارش ايسنا، علي قمصري گفت: اين اجرا در دو بخش به صحنه مي رود که بخش اول شامل بداهه نوازي و آواز است. در بخش دوم هم ارکستر گفت وگويي بين موسيقي کلاسيک ايراني و غربي را اجرا خواهد کرد.  وي درباره سازبندي قطعات توضيح داد: تار، کمانچه، ويولنسل، ويولن آلتو، تنبک، دف و سازهاي کوبه اي با هم همصدا مي شوند با اين تفاوت که اين بار گيتار فلامنکو نيز به ترکيب سازها اضافه مي شود.  اين آهنگساز درباره دليل استفاده از گيتار فلامنکو در ترکيب سازها گفت:گيتار به اين دليل به سازهاي گروه  اضافه شده است که بتوانيم بيشتر به موسيقي ملل بپردازيم، البته استفاده از ساز گيتار استفاده ابزاري نيست و قصد ندارم موسيقي ايراني را به سمت موسيقي پاپ و راک ببرم.  قمصري تصريح کرد: اين بار مي خواهيم از محتواي موسيقي فلامنکو بهره ببريم، چرا که فلامنکو ريشه هاي شرقي دارد.  اين هنرمند با بيان اينکه در آلبوم «نقش خيال» اشاره کوچکي به اين سبک داشته است، گفت: استفاده از گيتار در کنسرت «همنوازان حصار» به معناي سبک کردن موسيقي ايراني نيست بلکه مي خواهيم ديالوگ بهتري برقرار کنيم چرا که اين روزها بعضي هنرمندان به استفاده نازل از اين ساز روي آوردند.  اين نوازنده تار، تمام قطعات اين کنسرت را قطعاتي جديد و با مضاميني اميد بخش برشمرد و تصريح کرد: مدت زيادي بر اين کار تمرکز داشتم و با اقشار مختلف جامعه يعني مخاطبان خاص موسيقي و مخاطباني که صرفا از موسيقي لذت مي برند ارتباط برقرار کردم تا بتوانم اثري فاخر خلق کنم.  به گزارش ايسنا، بهرام آقاخاني در کنسرت پيش رو گيتار فلامنکو را مي نوازد و مانند اجراهاي قبلي نگار خارکن، لعيا اعتمادي، مصباح قمصري، آيين مشکاتيان، همايون نصيري، حسين رضايي نيا و آتنا اشتياقي در گروه«همنوازي حصار» حضور دارند.



:: موضوعات مرتبط: حسین علیزاده، شهرام ناظری، همایون شجریان، خبرنامه، ،


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.



 



360 رنگ
شرح غزلهای حافظ
صفحه اصلی
آرشیو مطالب
عناوین مطالب

ابزار هدایت به بالای صفحه